محل تبلیغات شما


مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست. چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.

یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.

مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طور کامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد.

تغییرات بدن هنگام بلوغ در دختران

زندگینامه ملّاقاسم_همتی هزاوه ((جدپدری بنده))

روانشناسی و فوتبال

کوزه ,اش ,انجام ,آب ,کهنه ,دهد ,اش را ,و ترک ,خانه اش ,را می ,بود که

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرسه دلگشا دزفولی بیاموزیم یاد، داشت پیرایش کلاسیک | پیرایش مردانه بابل مشهدتخفیف | mashhadtakhfif , taher215 , mashhad7 , mashhad business « فــــلـــــق » falag.mihanblog.com Jamie's blog Judy's blog olzanlisurp گیلانِ من، املشِ من